عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

انسانیت

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۳ ب.ظ
داشتم با چاقوی کوچکی شکم باقلاها را باز می کردم و دانه هایش را بیرون می آوردم. گفتم: این دونه های بیچاره چه گناهی کردن که باید قبل از اینکه نور خورشیدو ببینن کشته شن.
- اونا خوشحال هم می شن که قراره یه انسان اونا رو بخوره.
- چرا؟ مگه انسان چیه؟ چرا انقدر مغروره که فکر می کنه تمام دنیا مال اونه؟
- خب هست. خدا همه چیزو برای انسان آفریده. انسان برتره.
- چرا انسان برتره؟ چرا باید انقدر خودخواه باشه که همه گیاهان و حیوانات رو مخصوص خودش بدونه و طبیعت رو تخریب کنه و تازه فکر کنه که حقشه.
- این باقلا خوب بود که یه گوسفند می خوردش؟ کمال خودش اینه که توسط انسان خورده بشه.
- اگه یه گوسفند این باقلا رو میخورد بهتر بود. گوسفند به گوسفندیت خودش رسیده اما انسان به انسانیت خودش نرسیده. پس حق نداره خودش رو برتر بدونه.
-پس توام غذا نخور.
- من نمی تونم غذا نخورم. می میرم. ولی باید بخاطر خوردن یه دونه بادوم هم ازش عذرخواهی کنم.
- نه. انسان از همون اولش اشرف مخلوقاته.
- همه انسان ها نیستن.
- چرا. اولش همه هستند. بعد باید خودشونو حفظ کنند و نگه دارند. وگرنه توی جهنم و سوختن تبدیل به آدم خوب می شن.
- ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۰۲
رضوان ــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.