بى فایده
پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ب.ظ
یک بار هم با خودم گفتم آنقدر که من به بقیه امید و روحیه میدهم چیزى دریافت نمیکنم و تصمیم گرفتم براى خودم حال خوب ایجاد کنم و روى کاغذى شروع به تمجید از خودم کردم و برنامه هاى هیجان انگیزى که تا فردا باید انجام دهم.
الان که حتى بیست و چهار ساعت هم از آن تصمیم بزرگ نمیگذرد کاغذ شگفت انگیزم به من دهن کجى میکند و حالم را بدتر میکند. خودکار بنفشم را برمیدارم و تمام آن را با کلمه اى دوحرفى که مناسب حال اکنونم است پرمیکنم و آن را مچاله به گوشه اى مى اندازم.
۹۵/۱۰/۲۳
حالا که به لبخند رسیدیم...
بگیرید بخونیدش
هر شب یک داستانش
خیلی خوبه
گاهی باید یجوری امید رو به خودمون تزریق کنیم.:)