عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

رفتن ترسناک. ماندن ترسناک تر

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۸ ب.ظ

دارم شغلم را ترک می کنم. وقتی به این جمله فکر می کنم ترس همه وجودم را می گیرد. می ترسم و آگهی های استخدام را تند و تند بالا و پایین می کنم. بعد می نشینم و به ایده هایی فکر می کنم که تمام روزهای کارمندی به آن ها فکر می کردم و منتظر بودم تا وقتی بیکار شدم آن ها را عملی کنم و با وحشت می فهمم یا آن ها را یادم رفته و یا آنقدر پوچ و مسخره به نظر می رسند که نتوانم به سراغشان بروم. بعد به مکالماتی که با مدیر دفتر و رییس شرکت انجام دادم فکر می کنم و با خودم می گویم که ممکن است آن ها باز هم بعد از حرف هایی که به آن ها زدم و اعلام استعفای من، مرا در شرکت نگه دارند؟ می ترسم و می دانم با ماندنم هم ترسم تمام نمی شود.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۹
رضوان ــ

نظرات  (۱)

چرا استعفا دادین؟!
پاسخ:
بخاطر تکرار و تکرار و تکرار

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.