عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

عقده هاى بدخیم

|عقده هایی که با نوشتن باز می شوند|

رضوان هستم. یک معتاد

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ
کتاب خواندن من مثل کسى ست که روزها غذایى نخورده و فقط از پشت ویترین به غذاهاى رنگارنگ نگاه کرده و حسرت کشیده. بعد یک بشقاب رنگارنگ میگذارند روبرویش. آن آدم گرسنه با سرعت هرچه تمام تر بشقابش را خالى میکند تا عطش بى پایانش را برطرف کند. یک دقیقه بعد با یک بشقاب خالى روبرو میشود و یک حسرت جدید که کاش بیشتر لذت برده بودم. امروز بعد از مدتها یک کتاب به دستم رسید. میدانم که نمیتوانم طاقت بیاورم و هر روز ده صفحه از آن بخوانم تا دیرتر تمام شود. از عصر هى می آیم و مینشینم و تند و تند میخوانم و الان از اینکه فقط یک سوم آن باقى مانده غصه میخورم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۴
رضوان ــ

نظرات  (۴)

۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۷ احمد حیدری
سلام
طاعات و عباداتتان قبول در گاه حق 
نیو گرافیک وقف عام
۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۳ خرید اینترنتی
دقیقا !! من کتاب 100 سال تنهایی رو که میخوندم ناراحت بودم کتاب داشت تموم میشد ... ولی روزی 20 صفحه تا 50 تا هم میخوندم از بس خوشم ماومد
خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
:))
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.