روراست با خودم
دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ب.ظ
برام عجیبه. تو که اینهمه بی اراده بودن من رو دیدی. اینهمه بی دلیل غمگین بودن من رو چشیدی. اینهمه کارهای ناتمام من رو میدونی. چرا بهم اعتماد کردی منو توی بخش مهم زندگی کاریت وارد کردی؟
شاید بخاطر اینه که کسی واقعا منو نمیشناسه. هرکسی از روی ظاهر یه فکری میکنه. خیلیا فکر میکنن من آدم باهوشیم. تواناییام زیاده. خیلی کارا بلدم و اکثرا موفقم. وقتایی که به این آدما میگم آهای! من هیچی نیستم. هیچی بلد نیستم و تا حالا توی زندگیم حتی یه موفقیت چشم گیرم نداشتم. باور نمیکنن. من میمونم و اعتمادی که برای زیادیه. برام بزرگه و اندازم نیست. خودم رو میشناسم و میدونم از پس خیلی چیزا برنمیام. با اینکه دلم میخواد رو به جلو برم اما توان قدم برداشتن ندارم.امیدواری دادنای بقیه هم بیشتر منو توی خودم فرو میبره که چقدر گول زننده ام...
۹۴/۰۹/۲۳